قسمت اول : معماری سنتی ایران
حیاط در لغت
برای ورود به بحث جایگاه و نقش حیاط در معماری و فرهنگ ایرانی، خالی از لطف نیست که در ابتدا به بررسی معنی تحتالفظی واژه حیاط بپردازیم. در فرهنگ لغت دهخدا حیاط این گونه تعبیر شده است: “محوطه و هر جای دیواربَست و سرای و صحن خانه، صحن و گشادگی خانه. در تداول فارسی فضایی وسیع و بی سقف که اتاقها بر طرفی یا چند طرف آن بنا شده است”.
در فرهنگ فارسی معین نیز حیاط “صحن خانه و زمین برابر ساختمان که دور آن دیوار باشد” تعریف شده است. ریشه لغوی کلمه “حیاط” هند و اروپایی است و در برخی اسناد تاریخی قرون وسطی از این کلمه برای مفهوم حصار کردن استفاده شده است.
فلسفه شکل گیری حیاط و نقش حیاط در معماری ایرانی
فلسفه شکلگیری حیاط به گونه ای که در معماری سنتی ایران مشاهده میشود طی ادوار مختلف تکامل یافت و پیدایش شکل ابتدایی آن به تمدن بینالنهرین باز میگردد. با گذشت زمان و مصادف با سلطنت ساسانیان که تحت تأثیر تعالیم زرتشت بودند، آب ارزشی فزاینده و جایگاهی مقدس یافت به گونهای که سعی در هدایت آب نهرها و چشمه سارها به سوی مناطق مسکونی و ساخت باغ های ایرانی مرسوم گشت.
سپس در دوره صفویه که اوج تطور هنر ایرانی و پرداختن به جنبههای زیباییشناختی بود؛ سبک طراحی حیاط خانهها مورد توجه ویژه قرار گرفت. از طرفی داغ بودن مباحث دینی و اشارت به بهشت موعود سبب احساس نیاز به تجلی این آرمان در زندگی و محیط زندگی انسان شد.
نتیجه اینکه تلفیق این تفکر و علاقه به بازنمایی نمودی از بهشت بر روی زمین با هنر استادکاران ایرانی در طراحی و معماری، اسباب خلق خانههایی با معماری اصیل ایرانی را فراهم آورد. با توسعه معماری ایرانی و درونگرایی تمدن اسلامی، حیاط به عنصری جدایی ناپذیر از بنا و اعتقادات معنوی مردم تبدیل شد.
اهمیت حیاط مرکزی
به طور کلی، حیاط یک فضای باز و آزاد را برای زندگی مستقل در حریم شخصی در اختیار انسان قرار میداد. در واقع الگوی حیاط واجد ویژگیهای ارزشمندی است که در هویت بخشی به کل بنا و حتی ساکنان آن تأثیرگذار بود. برخی از این ویژگی ها عبارتند از احترام به حریم خصوصی، تأمین آسایش خانواده، خلوت و جداسازی عرصه عمومی از خصوصی، ارتباط با طبیعت و تلاش در جهت حفظ آن و استفاده ی مطلوب از انرژی طبیعی.
حیاط در خانه های قدیمی مرکز و قلب ساختمان بود. حیاط مرکزی همراه با ایوانهایی در هر سمت کانونی بود که از گذشته های دور در معماری ایرانی حضور داشت، البته ممکن بود که حیاط از نظر هندسی مرکز خانه نباشد، اما از نظر زندگی، محلی برای انجام فعالیتها، ایجاد ارتباط بین قسمتهای مختلف خانه، تعبیه دید و سایر مسائل مرکز خانه محسوب میشد.
وجود حیاط مرکزی در خانه های سنتی ایرانی نمودی از درون گرایی افراد و اهمیت حفظ حریم به خصوص محفوظ بودن اهل خانه از دید نامحرمان بود. به طوری که اگر به شکل سرزده نیز مهمانی از راه می رسید به جز فردی که برای گشودن در داوطلب شده بود سایر اهل خانه فرصت می یافتند تا گذر مهمان از هشتی و حیاط و ایوان تا زمان رسیدن به ورودی اتاق خود را برای پذیرش وی آماده کنند.
حیاط محیط انجام بسیاری از امور خانه مثل شست و شو، رفت و روب، تفریح، استراحت و گردهمایی نیز بود. در بسیاری از حیاط های قدیمی وجود یک تخت مفروش شده با دست بافتههای ایرانی، پشتی و مخده و یک سماور جوشان از واجبات محسوب میشد. البته ذکر این نکته حائز اهمیت است که شرایط جوی و اقلیمی منطقه نیز همواره بر وسعت و کارایی حیاط تأثیری غیر قابل چشم پوشی داشت
ارتباط اقلیم و جایگاه حیاط
در هنگام ساخت منازل به منظور استفاده هر چه بهتر از انرژی طبیعی مطابق با اقلیم منطقه و زوایای تابش نور خورشید، ابتدا جهت اصلی حیاط و قسمت های مختلف ساختمان را مشخص و سپس کاملاً هوشمندانه شروع به ساخت و ساز میکردند بهطوریکه بخشی از اتاقها برای اقامت در روزهای گرم و بخشی از ساختمان برای سکونت در روزهای سرد سال مناسبتر بود.
در شهرهایی با آب و هوای معتدل و حتی سرد در بسیاری از ایام سال محوطه حیاط قابل استفاده بود. حتی با ایجاد فضایی باز در جلوی عمارت اسباب تابش بیشتر نور خورشید به داخل ساختمان و استفاده از انرژی طبیعی به منظور روشنایی، گرمابخشی و گاه هدایت جریان هوا و تا حدودی کنترل دمای مطبوع فراهم میشد که خود نکتهای خوشایند محسوب میگشت. اما در شهرهای کویری یا دارای اقلیم گرم و خشک و آفتاب سوزان مثل خوزستان و کرمان عملاً حیاط جنبه کاربردی خود را از دست داده و رکن قابل توجه بنا محسوب نمیگردید.
در این مناطق حیاط یا کوچک بود یا به نوعی با ساخت طاق نماهای متعدد سعی در پوشاندن آن به منظور دستیابی به سایه و جلوگیری از تابش آفتاب مستقیم صورت میگرفت (اکنون نیز چنین است).
تصوری از حیاط ایرانی
در اکثر حیاطهای ایرانی متناسب با متراژ بنا و وضعیت معیشتی صاحبخانه یک حوض نیز وجود داشت. حوضی که با مصالح در دسترس مثل سنگ، آجر و سیمان ساخته میشد. شکل هندسی حوضها به طور معمول مربع، مستطیل و در حالت خاص تر گرد یا هشت پر بود.
محمد کریم پیرنیا در کتاب آشنایی با معماری اسلامی ایران درباره ی شکل حوض در معماری سنتی ایران مینویسد: در جلوی کوشک اصلی باغها معمولاً یک استخر به شکل مربع یا مستطیل وجود داشتهاست. استخرهای گرد، پیش از اسلام و اوایل اسلام معمول بود، ولی بعدها به کار نمیرفت. حوض بیضی شکل را هیچ وقت نمیساختند و اعتقاد بر این بوده که آب در حوض بیضی زودتر گندیده میشود. بعدها این حوضها یک شکل هندسی منظم و ساده از شش ضلعی تا دوازده ضلعی به خود گرفت.
چه این حوض کوچک و چه بزرگ بود جز جدانشدنی بسیاری از خانهها به حساب میآمد. حوض که در بیشتر مواقع در مرکز حیاط قرار داشت همانگونه که اشاره کردیم یادآور اهمیت و مرکزیت آب درهستی است و وجود آن در حیاط با قرار گرفتن چند گلدان در کنار سرسبزی باغچه تمثیلی از بهشت بود که در خانههای سنتی ایرانیان جلوه پیدا میکرد.
اموری مثل شست و شوی ظروف در کنار پاشور حوض انجام میشد. اهالی خانه به محض رسیدن از راه برای زدودن غبار کار روزانه و یا برای گرفتن وضو پای حوض حاضر میشدند.
میوه ها برای شست و شو در حوض ریخته میشد. این تصویر زیبا از خانههای آجری و حیاطدار با همان حوض فیروزهای یا لاجوردی که یک فواره کوچک در میان آن سر میرفت به همراه شمعدانی های اطرافش در کنار ایوان و ارسی ها و در و پنجرههای شیشه رنگی و پشتدریدار که نور آفتاب را روی قالیهای دستبافت اتاق میتاباند هارمونی هنرمندانهای را پدید میآورد که هنوز هم برای معرفی فرهنگ اصیل ایرانی در فیلمها مورد بازسازی قرار میگیرد.
در بعد از ظهرهای گرم تابستان آب پاشی حیاط و باغچه اغلب با آبِ وام گرفته شده از حوض انجام میپذیرفت. تبخیر آب و در نتیجه خنک شدن محیط و کاهش خشکی هوا محیط مناسبی را فراهم میساخت تا بدون نیاز به وسایل سرمازای امروزی اعضای خانواده دور هم جمع شده و معاشرت با یکدیگر را بعد از طی کردن روزی که به کار و دل مشغولیهای معمول گذشته بود آغاز کنند. در فصول گرم سال نیز بسیاری از افراد به خصوص آنان که در منازل مستقل زندگی می کردند ترجیح میدادند شب را در حیاط و هوای مطبوع آن به صبح برسانند.
از دیگر کاربردهای حیاط برگزاری مراسمات مختلف آئینی و جمعی مثل عروسی، سوگواری و پخت غذای نذری بود. در این ایام حیاط به شیوه ای مطلوب آرایش شده و محل مناسبی برای گردهمایی فراهم میآمد.
علاوه بر این حیاط کاربردهای دیگر نیز داشت و همانطور که پیش تر اشاره شد مهمترین آن در ابتدا مشخص کردن حریم ملک از دیگر عراضی محسوب میشد؛ اما جنبهی داخلی آن نقش ارتباطی حیاط با قسمتهای مختلف خانه و وحدت بخشی به عناصر معماری خانه بود. دسترسی به دالان، هشتی، اندرونی، ورودی ایوان، دسترسی به تالار، شاه نشین یا سایر اتاق ها، زیرزمین، مطبخ، سرویس بهداشتی، گاه فضای نگهداری از حیوانات اهلی و… همگی با گذر از حیاط میسر میشد.
در منازل مرفه نشین، بخشی از حیاط به همراه یک یا چند اتاق که از بنای اصلی عمارت چند متری فاصله داشت به خدمه و انبار و مطبخ اختصاص مییافت. همینطور در برخی منازل فضایی در پشت مطبخ قرار داشت که به جهت وسعت اندک، کمتر آفتاب را به خود میدید و برای نگهداری آذوغه مانند یک یخچال طبیعی عمل میکرد که به آن حیاط خلوت گفته میشد. در بسیاری از ساختمانهای امروزی نیز چنین فضایی وجود دارد اما کاربری گذشته را از دست داده و به جهت اشراف سایر طبقات ساختمان و ساختمانهای مجاور به گونهای بلا استفاده مانده و متأسفانه به محل جمع شدن خرده زبالههای اهالی ساختمان تبدیل میگردد.
در سال های دور ساختمان ها به لحاظ ظاهری غالباً یک طبقه و در سال های معاصر به شکل دو طبقه ساخته می شد و کمتر پیش می آمد منازل مسکونی معمول از این طبقات فراتر روند. نمای ساختمان ها با سیمان، سنگ و در بسیاری موارد از آجر پوشیده و کف حیاط نیز سنگفرش یا موزاییک میشد.
حیاط در معماری مدرن
گذار از دوران سنت به مدرنیته، سبک شهرسازی و به دنبال آن معماری خانهها را تغییر داد. با افزایش مهاجرت و تمایل بیشتر مردم برای زندگی در شهرها به خصوص شهرهای بزرگتر مثل تهران، نیاز به شاهراه ها برای عبور تعداد زیادی ماشین از جهات مختلف و نیاز به اسکان انبوهی از جمعیت در یک زمین محدود تفکر تبدیل خانه های ویلایی به آپارتمان ها را به وجود آورد.
با تغییر شیوه معماری و رویکرد جدید، سبک حیاط خانهها نیز دستخوش تغییر گشت. بدین ترتیب حیاط از ارکان اساسی بنا حذف و محوطه پارکینگ (ترجیحاً مسقف) برای نگهداری هر چه بهتر از اتومبیلهای ساکنین ساختمان اولویت اصلی گشت. دیگر حیاط در مرکز و قلب منزل جای نداشت بلکه حیاط ها تحت جهت شمال و جنوب طراحی شده و به جای یک طبقه ساختمان با حیاطی بزرگ برای یک یا چند خانواده ی صمیمی، حیاطی کوچک چندین طبقه از ساختمان با مردمانی غریبه و خلق و خوی گوناگون را در خود جای میداد.
البته اینطور نیست که حیاط مورد بی توجهی کامل قرار گرفته باشد بلکه منطقهای که ملک در آن قرار دارد، کیفیت و سبک زندگی ساکنین و وسعت فضا میزان اهمیت آن را تعیین میکند.
خواه ناخواه در این دوران معماری از فرهنگ و اعتقادات اصیل ایرانی فاصله گرفته و به آغوش مدرنیته و کاربرد هر چه مفیدتر از فضا سوق پیدا کردهاست.
با این حال هنوز هم هستند مهندسین و معمارانی که علاقه به فضاسازی و پرداختن به المانهای معماری ایرانی و همینطور حیاط را مورد توجه قرار میدهند. آجر یکی از آن مصالحی است که در تحقق این امر بسیار کارگشاست زیرا در عین حفظ اصالت امروزه در انواع مدرن آجر نسوز، آجرهای قزاقی، رستیک و دکوراتیو در دسترس و قابل سفارش هستند.
حفظ خانه های حیاط دار قدیمی و تبدیل آن به هتل، کافه و موزه در برخی شهرها به ویژه تهران
با وجود اینکه بسیاری از افراد نسلهای جدید تجربه ی زندگی درخانه های حیاط دار با معماری اصیل ایرانی را ندارند اما همواره کششی برای گذراندن اوقات و اشتیاق بازدید از همچین خانههایی در انسان معاصر وجود دارد. شاید به همین دلیل است که فکر حفظ چند خانه ی قدیمی در بافت برخی شهرها به ویژه تهران و تبدیل آن به کافه های باصفا، موزه و خانه های فرهنگ و اقامتگاه ها شکل گرفت.
کافه نان و نمک خیابان امیرکبیر، کافه رستوران ریرا خیابان انقلاب، کافه آپارتمان خیابان کریمخان، کافه رومنس خیابان فردوسی، کافه سینما خیابان ولیعصر، کافه مسعودیه میدان بهارستان، کافه تهرون در باغ موزه نگارستان و حوالی مترو بهارستان، باغ موزه هنر ایرانی الهیه، کافه باغ موزه مقدم (از ارزشمندترین خانههای به جا مانده از دوره قاجار) خیابان امامخمینی، کافه ایوان لالهزار (رو به عمارت قدیمی مشیر الدوله )، کافه تهرون ویلا خیابان ویلا، کافه دیاموند خیابان ویلا، چای بار و عمارت کلاهفرنگی دزاشیب (باغ زیبا و تاریخی انجمن خوشنویسان ایران)، عمارت روبهرو چهارراه ولیعصر، خانه قدیمی فرهنگ و هنر واژه خیابان انقلاب از آن جمله هستند که می توانند برای ساعاتی چند رویای گذران اوقات در چنین فضای ایرانی و اصیل را برای ما محقق سازند.
خانه طباطبایی ها، خانه بروجردی ها، خانه عباسی، خانه عامری ها، خانه لاری، خانه دستمالچی و خانه عطارها همگی در کاشان، خانه یهودا در بوشهر، خانه دهدشتی، عمارت بخردی و خانه مشروطه در اصفهان، خانه زینت الملک قوامی در شیراز، خانه ابریشمی رشت، خانه انصاری ارومیه، خانه مسعودی تویسرکان، خانه بهمنی زنجان، خانه مرتاض، خانه نواب وکیل، خانه تاریخی حیرانی، خانه تهرانی ها و خانه کلاهدوزها در یزد نمونه ای کوچک از صدها خانه ی قدیمی است که با کاربری های متفاوت همچنان زنده و برای مطالعه ی بصری بخشی از هویت معماری ایرانی قابل بازدید می باشند.
در قسمت دوم این گفتار به راه کارهایی متناسب با تفکرات معماری امروز برای زیبا سازی حیاط منازل مسکونی و ایده هایی جهت محوطه سازی مدرن خواهیم پرداخت. در پست بعد همراه ما باشید.
تهیه شده توسط تیم طراحی کهن سرام
منابع مطالعاتی:
پیرنیا، محمدکریم (1384). آشنایی با معماری اسلامی ایران. تهران: سروش دانش
زكيزاده، فرزانه. زكيزاده، فرحناز (1394). نقش حياط مرکزي در خانههاي ايراني. همایش ملی معماری و شهرسازی بومی ایران. یزد
مظاهری، مجتبی (1395). تبیین الگوی معاصر خانه ایرانی بر اساس ویژگی های ساختار فضایی خانه های ایرانی. هویت شهر، شماره 34، تابستان 1397. ص 110-97.
احمدی، فرهاد(1384). شهر خانه حیاط مرکزی (شهر-خانه پایدار،شهر-خانه آیینی). صفه. 41، 113-90.
حمزه نژاد، مهدی. دشتی، مینا (1395). بررسی خانه های سنتی ایران از منظر پدیدارشناسان و سنت گرایان معنوی. نقش جهان
استفاده کردیم بسیار جالب بود
از لطف و توجه شما سپاسگزاریم.